واگویه یازدهم

واگویه‌ی یازدهم خانه‌ی فرهنگ‌وهنر گویه با عنوان «هین سخن رنج مگو، نگاهی به روش‌شناسی پژوهش‌های هنری» چهارم مهرماه با حضور دکتر طاهر رضازاده، پژوهشگر هنر و استاد دانشگاه، دکتر امیر مازیار، پژوهشگر و استاد دانشگاه، و دکتر محمد محمدی، پژوهشگر هنر و دبیر نشست، برگزار شد. 

در آغاز نشست محمدی به پیشینه‌ی هنرپژوهی در ایران با نگاهی به نقش و چگونگیِ شکل‌گیریِ رشته‌ی «پژوهش هنر» و آغاز به کار فرهنگستان هنر در گسترش این امر در دهه‌ی 1380، به بازتاب و پیامدهای آن در قالب‌یافتگی پژوهش‌های هنری اشاره کرد. 

طاهر رضازاده سخنان خود را با اشاره به مفهوم روش‌شناسی و تفاوت آن در علوم انسانی و طبیعی آغاز کرد. خروجیِ پژوهش در علوم انسانی، متن است و این متن با توجه به «مهارت‌های کلامی و نگارشی» و «اطلاع از پارادایم‌ها و پرسپکتیوها» رخ می‌دهد. مهارت‌های کلامی و نگارشی نیز به «زبان‌آوری به مثابه‌ی اندیشه‌ورزی» و «نوشتن به مثابه‌ی اندیشیدن» نیاز دارد. «پژوهش هنر» یا مطالعات هنر کار و رشته‌‌ای در چارچوب علوم انسانی است و با پژوهش‌های هنرهای تجسمی متفاوت است.‌ پژوهش‌های هنرهای تجسمی بر مهارت‌های بصری و آفرینشی و اطلاع از پارادایم‌ها و سنت‌های تصویری استوار می‌شود. در این پژوهش‌ها اساسِ کار بر «پژوهش بصری» و نه «بصری‌سازیِ پژوهش»، و «اندیشیدنِ بصری» و نه «اندیشیدن درباره‌ی امر بصری» انجام می‌شود؛ خلاصه آن‌که پژوهش هنرهای تجسمی، پژوهش «عمل‌بنیاد» است.

امیر مازیار اشاره کرد که پژوهش در هنر در چارچوب ساختار علوم انسانی انجام و تعریف می‌شود و معضل بزرگ وادارکردن دانش‌آموخته‌ی هنر به کاربرد نظریه‌های پیچیده در تحلیل هنر است. روش‌شناسی در علوم انسانی، به‌ویژه در سده‌های بیستم و بیست‌ویکم میلادی، معرکه‌ی آرا بوده و به بحران و مسئله بدل شد. در علوم انسانی روش را نباید خیلی جدی گرفت؛ برای مثال گادامر ضدِّ روش است و خطابه(بلاغت) را جایگزین آن دانست. مشکل پژوهش‌های هنری در ایران آن است که «بیش از حدّ انتزاعی» هستند و مواجهه با شیء یا اثر هنری آموزش داده نمی‌شود. روش‌های پژوهش‌های هنری در ایران روش‌های منسوخِ باستان‌شناسانه‌ی پوزیتیویستی است که برخلاف آن، روش‌های جدید علوم انسانی مانند نشانه‌شناسی نه‌تنها انتزاعی نیست، بلکه انضمامی است.

نفیسه موسوی 1402/7/9 - 21:44