حسین مجنی هزاروسیصدوسی در تهران متولد شد. کارشناسی نقاشی را از دانشکده هنرهای تزئینی - دانشگاه هنر کنونی دریافت کرد. فعالیت حرفهای را از سال پنجاهوپنج با شرکت در نمایشگاهی گروهی در تهران گالری شروع کرد. او تا کنون یازده نمایش انفرادی برگزار کرده و در بسیاری نمایشگاه گروهی حضور داشته است. او با گالریهایی چون اثر، برگ، گلستان، هفتثمر و اعتماد همکاری کرده است.مجنی نقاش پر کاری است که در تمام پنج دههی گذشته تا هماکنون، به کار مشغول است. آنچنان که خودش میگوید:«هنرمند باید آزاد باشد و در هیچ قید و بند گروهی نباید دوام داشته باشد» مجنی کار و انزوا را برای عمیق شدن هنر و هنرمند لازم میداند چرا که باور دارد هیاهوهای میدانی و سفارشپذیریهای روزمره ممکن است هنرمند و هنرش را بیهویت و «باری به هر جهت…» سازد.مجنی چند سالی در کارگاه هنر و صدا و سیما و آتلیه فام و آتلیه شخصیاش تدریس کرده اما آن چنان که خود میگوید علاقهی زیادی به تدریس ندارد و باور دارد «هنر را نمیشود تدریس کرد بلکه باید بهواسطه جستجو و زندگی دریافت شود. هنرمند باید هنر را زندگی کرده و زندگی هنری را آزموده باشد تا بتواند به راه خود ادامه دهد.»حسین مجنی شیوهی خاص و بیان خودش را در نقاشی ساخته و در این باره معتقد است «هنرمند بنا به تفکر و تفسیرش از جهان هستی قلم و بیانی خاص را برمیگزیند و در آن راستا حرکت میکند، هنرمند بهتر است که خود و کارهایش را ترجمه نکند و توضیح ندهد. بلکه آثارش باید دیده شوند و قضاوت با دریافتکنندهها و بینندهها باشد. هنرمند سلطان، کاهن و بودای خویش است اما بهتر است که خود را تفسیر نکند.»
جهان امروز را جای امنی نمیبینم